در اين ميان، اثر سقراط آتني همچنان ميدرخشيد. وي عدالت را به ترازمندي و تعادل توصيف ميكرد؛
و آن را «تندرستي» يك واحد ميخواند خواه يك انسان باشد و خواه يك كشور.
استدلالش اين بود كه يك شخص يا كشورِ ناعادل محكوم به زوال است دقيقاً به اين دليل كه ترازمنديش بهم خورده است.