بفرما موز


دوستی‌ یک فیلم عروسی که در ایران برگزار شده بود، برای ما فرستاده بود که در آن صحنه‌های جالبی‌ به چشم می خورد.  غیر از مراسم عادی عقد، سفره آذین شده، مهمان‌های شیک و مرتب، و بوسه‌های فراوان بر سر و صورت عروس و داماد، چند صحنه در این جشن و میهمانی خیلی خنده دار، سوال برانگیز، و غیر عادی بود.
در کنار صحنه‌های رقص و پایکوبی میشد دید که گروهی از میهمانان، از زن و مرد، بچه و بزرگ سال، همه در حال موز خوردن هستند.  چند مرتبه‌ای که دوربین می چرخد و از رقص برخی‌ میهمانان می شود گذر کرد و باقی‌ میهمانان را دید که همه با عجله از خود پذیرائی می کنند گویا که دم غنیمت است و فرصت را نباید از دست داد.  در بین این افراد دوباره می شود دید که تعداد بیشتری موز می خورند و چند نفری هم از میوه‌های دیگر مثل خیار سبز و انگور برای پذیرائی از خود دریغ ندارند.
البته که چند گونه شیرینی‌ هم بر روی میز‌ها جدا از کاسه‌های میوه، می شود دید.  در این همه،  گویا که موز یکی‌ از بهترین خوردنی‌هایی‌ است که مهمانان را به خود مشغول کرده.
در بخش صرف شام هم می شود دید که مهمانان با عجله هر چه تمام تر در حال نوش جان کردن غذایی هستند که برای ایشان در نظر گرفته شده است.  پس از صرف شام همراه با رقص و پایکوبی‌های فراوان، باز هم میهمانان را می شود در حال موز خوردن مشاهده کرد، انگار که چند جعبه موز  که برای عروسی‌ خریده شده باید آن‌شب تمام شود.  در واقع حرص و ولع مهمانان به یک گونه‌ای جالب بنظر می‌رسد، گویا که ایشان تمام انرژی خود را به کار گرفته اند که هر چه بیشتر بخورند. دیدن این فیلم، در من این فکر را برانگیخت که دلیل این همه موز خوردن را دریابم.
در یک وقت مناسب از کسی‌ که در آن عروسی‌ شرکت کرده بود پرسش کردم که جریان این همه موز خوردن چه بود، مگر میشود که مهمانان یک مراسم این همه به یک نوع میوه توجه کنند و همه گویا تعهد داشتند که چیزی برای صاحب خانه نگذارند.
جوابی‌ که شنیدم خود از همه این مشاهدات جالب تر بود.  گویا که پدر عروس که صاحب میهمانی بود، مردی بسیار خسیس و به قول قدیمی‌‌ها ناخن خشک می‌باشد، و ایشان در طول عمر خود، همیشه میهمانی منزل همه اقوام می رفته و وقتی‌ که دیگران به منزل ایشان می‌آمدند، از پذیرای در حد یک چای معمولی‌ هم دریغ می کرده.  خسیسی‌ این مرد برای همه فامیل درد بزرگی‌  بوده ولی‌ بخاطر تعارف و آبرو هرگز کسی‌ نتوانسته بود که چیزی به ایشان بگوید.
همه فامیل گویا فقط منتظر فرصتی برای تلافی همه این سال‌هایی‌ بودند که این مرد در منزل همه خود را صاحب خانه می دانسته و هرگز دست در جیب خود برای دادن کادویی، عیدی عاه، یا که کمکی‌ به کسی‌ نمی کرده.  حالا که فرصت دست داده بود و این مرد به خاطر همسر و نگاه داشتن آبرویی دختر خود ناچار به خرج کردن و برگزاری مراسم عروسی‌ بود، دوستان و فامیل تصمیم می گیرند که در این عروسی‌ تا آنجا که می توانند بخورند و تلافی همه سال‌های که این مرد خسیس از همه شرایط به نفع خود استفاده می کرده، در بیاورند. و خوب در این شرایط میهمانان حساب می کردند که موز میوه گران تری است نسبت به شیرنی و همه به هم می گفتند که : بفرما موز!
در اینجا بود که متوجه شدم موز‌ها و غذایی که میهمانان در آن شب خاطره انگیز نوش جان کرده‌اند، چقدر خوشمزه و فراموش نشدنی‌ بوده.


یک پاسخ به “بفرما موز”

پاسخ دادن به Afsoun لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *