این سئوال همیشه فکر ما را آزار داده است که چراگروه های ایرانی کمتر موفق می شوند؟ و در صورت موفقیت چرا کمتر بزرگ می شوند؟ چرا انگیزه های ما بصورت همگرا در کارها روی هم ریخته نمی شوند؟ چرا شرکت های موفق ما بیش از دو شریک ندارند؟
یکی از اشکالات می تواند نداشتن فرهنگ تصمیم گیری گروهی باشد. یکی از مواردی که در جلسات هیات امنا ساختمان نظرم را جلب کرد این بود بر خلاف جلسات در ایران, به ندرت بحث بالا می گیرد و بعد از باز شدن مسئله همه یا رأی موافق می دهند یا مخالف. این سئوال همچنان با من بود تا در یکی از درسها عبارت تصمیم گیری اجماعی
(Consensus Decision Making)
به گوشم خورد که برایم بسیار عجیب و غیر ممکن می آمد. بعد از مطالعه ای مختصر دیدم روشی جا افتاده و متداول است.
تصمیم گیری اجماعی یک روش تصمیم گیری جمعی است که هدف آن نه تنها به دنبال موافقت اکثریت بلکه رفع اشکالات اقلیت است. تصمیم گیری اجماعی معمولا بصورت تفاهم همگانی هم معنی می شود. این روش توسط بسیاری از گروه های مختلف عقیدتی, مالی, سیاسی, و حتی پروژه های آن لاین استفاده می شود. در این روش:
1. حد اکثر دست اندرکاران باید شرکت کنند
2. به صورت فعال در تصمیم گیری دخالت کنند
3. همه باید همکاری کنند که به بهترین جواب مورد رضایت گروه برسند
4. همه اعضا باید حق ارائه, مخالفت, وتو, و یا مسدود کردن پیشنهاد را داشته باشند
اگر کمی دقت کنیم می بینیم این روشی است کودکان, قبل از آموزش دموکراسی و حق رای, در بازی هایشان از آن استفاده می کنند. این روشی است که می تواند باعث ایجاد بیشترین رضایت و در نتیجه بیشترین همراهی و هم سویی در گروه شود.
گرچه برای عملی شدن این روش برای گروه های بزرگ وقت زیادی لازم است ولی شاید برای خو گرفتن با این چنین مفاهیم و انتقال آن به نسل بعد, هم اکنون هم کمی دیر باشد.
در صورت تمایل به این بحث به منابع زیر رجوع کنید و ما را هم از نتایج کارهایتان بهرمند کنید.