ترجمه گروه بابادک: https://www.youtube.com/channel/UCDRYeWOeYa7sDwqnVN6nG-A
تا به حال فکرمیکردیم که قدرت، فساد میآورد؛ ظاهرا داستان عمیقتر از این حرفهاست. یافتههای دانشمندان نشان میدهد که قدرت، حماقت نیز میآورد!
لرد اکتن Lord Acton می گوید: قدرت می تواند فساد بیاورد ولی قدرت مطلق حتما فساد می آورد.
“Power tends to corrupt and absolute power corrupts absolutely.”
پژوهشگران دانشگاه روانشناسی برکلی پس از سالها تلاش آزمایشگاهی به این نتیجه رسیده اند که آزمایششوندگان قدرتمند، چنان عمل میکنند که گویی ضربۀ مغزی خوردهاند!
در تحقیقی که توسط Dacher Keltner دکِر کِلتنِر در سال 2015 که به نام هیولای شیرینی Cookie monster معروف شد ، نشان داده شد که انسان چقدر برای یک قدرت ناچیز حریص است. در این مطالعه دانشمندان از هر سه نفر داوطلب به طور تصادفی یک نفر را برای ریاست گروه سه نفره شان انتخاب کردند. از هر گروه خواسته شد که کارهای ساده ایی انجام دهند. بعد از انجام کارهای خواسته شده، محققان بشقابی با چهار شیرینی را آوردند و به طرز شگفت انگیزی مشاهده کردند که فرد رییس، شیرینی چهارم را برای خود برداشت. شاید فکر کنید که برداشتن یک شیرینی اضافه اصلا شبیه به دیکتاتور بودن نیست. اما این یک مثال جالبی است از کسی که قدرت ناچیزی دارد و این که انسان به راحتی تنها سود شخصی خود را در نظر میگیرد. کسانی که در قدرت هستند به احتمال بالاتری از قدرت خود سوء استفاده می کنند.
در یک تحقیق دیگر، یک دانشمند عصب پژوه در دانشگاه مک مستر آزمایشی انجام داد.
سرِ دو دسته افراد قدرتمند و نهچندان قدرتمند را زیر دستگاه تحریک مغناطیسی مغز قرار داد. او دریافت قدرت در افرادی که احساس قدرت میکنند، فرآیند عصبی خاصی بهنام “بازتاب” را مختل میکند. چیزی که مبنای فهم و درک دیگران است و این باعث میشود که قدرتمندان، در دیدنِ مسائل از نگاه دیگران ناتوان میشوند.
یکی از دانشمندان این مساله را «پارادوکس قدرت» نامگذاری کرده: ما به خاطر یک سری توانمندیها، قدرتمند میشویم اما زمانی که قدرتمند میشویم، بخشی از تواناییهای خود را از دست میدهیم.
ظاهرا قدرت و سواستفاده از آن منشا مشکلات جدی ای است. از طرفی این جهان، تنیده در قدرت است، و با قدرت است که کارها پیش میرود. و قدرت را نمیشود از سازوکار این جهان حذف کرد.
پس چه میتوان کرد؟
اول این نکته را توضیح بدهیم که قدرت به معنای وزیر و کیل بودن نیست. معلم مدرسه هم صاحب قدرت است. پدر یا مادر نیز صاحب قدرت اند. مربی تیم فوتبال و راننده اتوبوس هم صاحب قدرت اند. قدرت همه جا هست. بچهای که رستوران امشب را تعیین میکند هم صاحب قدرت است. تقریبا کسی را نمیشناسیم که در معرض این مساله نباشد. قدرتمندی ناشی از مقام یا مرتبه نیست بلکه یک حالت و تجربه ذهنی است. تجربه ذهنیای که حتی میتواند ناشی از نشستن پشت فرمان یک ماشین باشد .
در یک مطالعه دیگر در سال ۲۰۰۶، از شرکتکنندگان خواسته شد تا حرف E را روی پیشانی خود جوری ترسیم کنند که دیگران آن را ببینند، کاری که مستلزم آن است که خود را از دیدگاه مشاهدهگر ببینید.
آنهایی که خود را قدرتمند احساس میکردند، سه برابر بیشتر احتمال داشت که حرف E را برای خودشان درست رسم کنند، و برای دیگران وارونه.
آزمایشهای متعدد دیگر نشان داده است که افراد قدرتمند در تشخیص احساس انسانها در یک عکس، یا دریافتن اینکه همکاران چگونه یک اظهارنظر را تفسیر خواهند کرد، عملکرد ضعیفی دارند. افراد قدرتمند «از درک انسانهای دیگر ناتوان میشوند و در نهایت به چیزی منجر میشود که «کمبود فهم دیگران و همدلی» empathy نامیده میشود
قدرت تستوسترون را بالا میبرد. و باعث بالا رفتن دوپمین که در شادی نقش دارد می شود. یک تحقیق نوار مغزی در سال 2012 ثابت کرد که این باعث فعالیت قسمت frontal cortex یا قشر پیش پیشانی می شود. این ها همه ثابت می کنند که تغییر و یا گرفتن این جایزه ایی که مغز از قدرت می گیرد چقدر سخت است. برای این که وقتی دوپمین قدرت فعال شود مغز پیوسته آن را درخواست می کند و بیشتر و بیشتر می خواهد. درست مثل آن که شما معتاد شده باشید، دقیقا مثل اعتیاد به دارو و مواد مخدر عمل می کند.
کسی که قدرت می گیرد پیوسته به دنبال قدرت بیشتر و منابع بیشتر است. و این قدرت بیشتر میزان همدلی یا Empathy را کاهش و خود محوری یا
Egocentrism را افزایش می دهد که به طبع باعث افزایش نیاز و علاقه به قدرت بیشتر می شود. این تحقیق به راحتی مکانیزم قدرت را از یک کودک چهار ساله تا یک دیکتاتور بزرگ توضیح می دهد.
به دنبال شهرت ، ثروت و علم بودن مشکل نیست اما باید هر روز خود را مشاهده کنیم که این همه را از چه راهی بدست می آوریم.
و این همه به خاطر نوع تفسیری است که آنها در مغز خود از دیگران دارند. بنابراین، قدرت بر سه احساس دورویی یا Hypocrisy ، خود محوری یاEgocentrism و یکدلی یا Empathy موثر است.
ما همه در معرض حماقت و فساد ناشی از قدرت هستیم. دانشمندان راههای زیر را برای قدرت بدون حماقت تجویز کرده اند:
- به یاد داشته باشید که قدرت به معنای مسئولیت بیشتر است نه منافع بیشتر.
- بازگشت ذهنی به گذشته معمولی:
قدرت یک حالت ذهنی است. بنابراین اگر زمانی را به خاطر بیاورید که احساس قدرتمندی نمیکردید، مغزتان میتواند با واقعیت ارتباط برقرار کند. پس هر از گاهی خاطراتی را مرور کنید که در آن زمان قدرتمند نبودید.
- در هر حکومتی و یا سازمانی ، مردم باید به راحتی بتوانند مسئولان را به میز پاسخ بکشانند و روزنامه نگاران به راحتی سوالات خود را مطرح کنند. بدون آن که آزادیشان در مخاطره باشد.
- به طور هفتگی و مداوم در کارهای خیرخواهانه شرکت کنید و سهم بزرگی در کارهای بسیار سخت جامعه داشته باشید
- گاهی جایتان را با زیردستان عوض کنید:
مثلا رانندگی را به فرد دیگری بسپارید. تصمیمگیری را به افراد دیگر تفویض کنید. آن موقع تازه میفهمید که وقتی دیگران بدون ملاحظه اعمال قدرت میکنند چه حالی به انسان دست میدهد.
- در انتخاب اطرافیان دقت کنید:
اگر قدرتمند هستید باید کسانی را برای همراهی خود انتخاب کنید که تندترین و صریحترین زبان را نسبت به شما دارند. هر چه شما قدرتمندتر، نیاز به اطرافیان مستقلتر، شجاعتر و منتقد تر دارید
لازم نیست فرعون باشیم تا احمق شویم، پیروی چشم بسته از قدرت نیز حماقت میآفریند. فرعون نمیتواند برده بسازد؛ این بردهها هستند که فرعون میسازند. همه ما وظیفه داریم قدرت را مهار کنیم چه خود صاحب آن باشیم و چه در معرض آن.
جامعه ما برای پیشرفت، نیازمند “قدرتِ قاعدهمند” است. به همین جهت همه ما باید “قدرتِ بدون حماقت” را تجربه و تمرین کنیم. در درون همه ما یک قدرتمند احمق وجود دارد. ما باید کنترلش کنیم.
توسعه از من و خانه من آغاز میشود.
1- https://www.youtube.com/watch?v=GHZ7-kq3GDQ
2- https://www.youtube.com/watch?v=dDGeISed3Tg
4-https://www.theatlantic.com/magazine/archive/2017/07/power-causes-brain-damage/528711/
5 – دکتر مجتبی لشکربلوکی
لینک ویدیوی کم حجم: