ایمیل یکم
مادر قدیم
گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهان گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره ی من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه ی راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن اموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه ی گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
(ایرج میرزا)
مادر جدید
گویند مرا چو زاد مادر
روی کاناپه لمیدن آموخت
شبها بر ماهواره تا صبح
بنشست و کلیپ دیدن آموخت
بر چهره سبوس و ماست مالید
تا شیوه ی خوشگلیدن آموخت
بنمود تتو دو ابروی خویش
تا رسم کمان کشیدن آموخت
هر ماه برفت نزد جراح
آیین چروک چیدن آموخت
دستم بگرفت و برد بازار
همواره طلا خریدن آموخت
با قوم خودش همیشه پیوند
از قوم شوهر بریدن آموخت
آسوده نشست و با اس ام اس
جکهای خفن چتیدن آموخت
چون سوخت غذای ما شب و روز
از پیک مدد رسیدن آموخت
پای تلفن دو ساعت و نیم
گل گفتن و گل شنیدن آموخت
بابام چو آمد از سر کار
بیماری و قد خمیدن آموخت
خاله جان :شعر اول که از ایرج میرزاست .دومی را احتمالا مادرشوهر گفته است ! ،هرچند من از چند شوهر دریافت کردم !
آیا بیشتر جدیدیها اینطورند؟.رابطه کمیت و کیفیت در کودک پروری چیست ؟
—————————————————————————–
ایمیل دوم : (گفتاری از بزرگان ) است که فقط دو تای آن نقل میشود :
چارلی چاپلین :شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش راداشتی ،اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص
خاله جان :چارلی جون چه خوب گفتی .تازه دعوت کجا بود؟ هر کدام از ما آن اسپرمی هستیم که از بین میلیونها همتایمان خود را به زوربه تخمک ، به این جشن و دنیا رساندیم !
—————————————————————————————-
ایمیل سوم :
چندین جوک جدید درین ایمیل هست .یکی را که در انتقاد از اصفهانی ها ساخته اند ، برعکس ،با احترام به ایشان نقل میشود :
یک اصفهانی به یکی از شهر دیگه میگه :شما چکار میکنید که زنهاتون اینقد دوستون دارن ؟ میگه :ما وقتی زنهامون ظرفهارو میشورن ، بغلشون میکنیم ، بوسشون میکنیم ، نازشون میکنیم
اصفهانی :شیر آب هم همین جوری بازه ؟
خاله جان :آفرین پسرم ، اگه همه مثل تو بفکر حفظ محیط زیست بودن چه خوب میشد .زنت هم میدونه تو که طبیعت رو دوست داری ، دوست داشتن بلدی .
——————————————————————————————–
ایمیل چهارم :
آیا می دانید مردان سرشناس در ابتدا چه کاره بودند:
یادمون باشه مهم نیست الان کجاییم، مهم اینه که کجا می خوایم بریم:
بعد ازاین عنوان پر طمطراق عکسها و لیستی از سرشناسان آورده .
خاله جان :بعضی ازین آدمها ی لیست ، کاشکی سرشناس نمیشدن چون درآنصورت ضررشان کمتر بود مثل هیتلر(قبلا نقاش پوستربوده )رونالد ریگان (هنرپیشه )موسولینی(روزنامه نویس)ناپلئون بناپارت (افسرتوپخانه )
درآخرایمیل هم لیستی ازنابغه هائی که همیشه نمره صفر میگرفتنن و رفوزه میشدن و.. را نوشته ای که دل من راشاد کردی چون 50 درصد اولیه اش را در کارنامه زندگیم دارم ! . به یکی گفتند ازدواجت چی شد ؟ گفت : درسته درسته ، 50 درصدش که من باشم راضی ام !