هر نوع ارتباط زباني مبتني بر همكاري است. گوينده و شنونده، نويسنده و خواننده در همكاري مدام با يكديگرند و در گفتگو مشاركت مي كنند. اگر اين همكاري نباشد، ارتباط صورت نخواهد گرفت. هر چه مشاركت در افكار بيشتر باشد، مكالمه قابل درك تر خواهد شد.
زبان شناسي به نام ” پل گرايس” رعايت چهار اصل را در گفتگوي سالم و كامل ضروري دانسته است كه اگر رعايت نشود، با مجموعه اي بي سامان از كلمات و جملات رو به رو هستيم.
1) اصل كميت: همان قدر بگوييم كه لازم است. پرگويي و كم گويي نكنيم ؛ مطلب بايد اطلاع رسان باشد.
مثلاٌ كسي در خيابان از ما پرسيد:” ساعت چند است؟” و ما در پاسخ بگوييم : ” هفت و پنجاه دقيقه و هشت ثانيه” ؛ اصل كميت را رعايت نكرده ايم ، هر چند حرفي كاملاٌ دقيق زده ايم.
2) اصل كيفيت: صحبتهاي ما بايد صحيح و راست باشد ، يا دست كم خودمان راست بودن آن را باور داشته باشيم..
براي مثال اگر بنويسيم: ” برخي كتاب فروشان تهران كتابهاي خود را از مريخ وارد مي كنند. ” اصل كيفيت را نقض كرده ايم.
3) اصل ربط : حرفي كه مي زنيم بايد مربوط به موضوع و ضروري باشد.
اگر در پاسخ “هوا چطور است؟” بشنويم ” من مدتي است كه دكتر نرفته ام.” حرف بي ربطي شنيده ايم.
4) اصل شيوۀ بيان : گفتار يا نوشتار بايد منظم باشد. براي رعايت كردن اين اصل، در نظر گرفتن چند نكته مفيد است:
الف) كلام مبهم و پيچيده نباشد.
ب) از ايهام و دو پهلو سخن گفتن بپرهيزيم.
ج) مختصر و مفيد سخن بگوييم و از طولاني سخن گفتن خودداري كنيم.
د) پيوستگي و نظم را رعايت كنيم و وقايع را پس و پيش نكنيم.
براي مثال، جملۀ ” مقاله را در آن نوشتم و دفتري خريدم، به مغازه رفتم.” مفهوم نيست؛ زيرا شيوۀ درستي براي بيان ندارد . صورت درست آن جملۀ ” به مغازه رفتم، دفتري خريدم و مقاله را در آن نوشتم.” است.
* لازم به ذكر است كه در گفتگو ها و نوشته هايي اين چهار اصل به طور كامل رعايت نمي شود، اما هيچ مشكلي در درك آنها نيست. علت اين است كه شنونده يا خواننده خودش خلأهاي درون مطلب را با تصورات و پيش زمينه هاي ذهني پر مي كند. هر انسان طبيعي كه بر زبان مسلط است، اين توانايي را دارد. اگر اين توانايي نبود هيچ گفته يا نوشته اي درك نمي شد.
منابع
– صلحجو، علي(1385)، گفتمان و ترجمه، تهران، نشر مركز.
– يول، جرج (1947)، كاربرد شناسي زبان، ترجمۀ محمود عمو زاده مهديرجي و منوچهر توانگر(1389)، تهران، انتشارات سمت.
یک پاسخ به “اصول چهارگانۀ گفتگو I”
باسلام
این چهار اصل، اصول سلامت کلامند؛ ولی براستی کدام متن ادبی فنی و یا شعر از هر نوعش چه کلاسیک و چه حتا سپید و کدام ماده حقوقی وو یافت می شود که این تعقیدها و مغلق گویی ها در آن نباشد! ، دو دیگر آنکه مگر نه این است که همین پیچ و خم های نوشتاری و کلامی فرهیختگی امروزین را رقم میزند!