حرف زدن شاید مهم ترین ابزار در جذاب کردن زندگی است . بدون این مهارت ، انسان ها هم برای انتقال تفکرات خود ، امکانات کمی در اختیار دارند و هم برای فهم احساس و افکار دیگران با مشکلات عمده ای مواجه می شوند.. تصور کنید اگر انسان ها نتواند حرف بزنند چه می شود ؟
برقرار کردن ارتباط کلامی: منبع خوشبختی و بدبختی
صحبت کردن بیشترین ارتباط روزانه بین انسان ها را می سازد و اجازه می دهد بین آنها روابط عمیقی ایجاد شود. حرف زدن درباره مسائل و مشکلاتی که داریم، در یک رابطه مطلوب ما را خوشحال می کند و اضطرابمان را کاهش می دهد. کلام به ما اجازه می دهد که بتوانیم برای دیگران خوشبختی، غم و یا وحشت خلق کنیم .
تشریح کردن صریح احساسات
واکنش افراد در برابر شما، به شیوه ی بیان مطالب از جانب شما بستگی دارد. ما گاهی در ارتباط کلامی خود موضعی اتهامی می گیریم که این موضع از نوعی قدرت طلبی نشات گرفته است، مثلا در مورد سیگار به فرد مقابل می گوییم “تو باید سیگار را ترک کنی، سیگار بوی نامطبوعی دارد”، با این کلام ، ما یک اتهام را متوجه فرد کرده ایم؛ اما وقتی به او می گوییم: ” خیلی از دود سیگار تو ناراحتم “، احساس خود را مستقیما بیان کرده ایم، با این روش طرف مقابل می تواند به احساس مشخص شما واکنش نشان دهد. ما اغلب شیوه های اتهامی را در مورد مخاطبان خود به کار می گیریم، زیرا گمان میکنیم برای این که نظرمان پذیرفته شود، باید احساساتمان را توجیه کنیم . در این صورت با بیان احساسات شخصی به عنوان واقعیتی انکار ناشدنی، فکر می کنیم احساساتمان منطقیتر متجلی و پذیرفته میشود.
متاسفانه، اکثر مواقع، از این کار نتیجهی عکس حاصل میشود . توصیفهای غیرمستقیم و متهم کننده، مانع از این میشوند که دیگری احساسات منفی ما را بپذیرد. شیوهی سازنده و مستقیم بیان احساسات منفی ما، مانند احساسات مثبتمان میتواند به شکل این فرمول های ساده خلاصه شود که بگوییم :” وقتی تو این کار را در این موقعیت مشخص انجام می دهی، این حس خاص در من ایجاد می شود”.
برگرفته از کتاب :اثبات شخصیت خود در برقراری ارتباط با دیگران نوشته پروفسور ژان ماری بواس ورت و مادلن بودری، مترجم :محمد راد. انتشارات نسل نواندیش، سال 1383